معنی فارسی lymphangitic

B1

مربوط به گسترش عفونت از طریق عروق لنفاوی.

Relating to the spread of infection through the lymphatic system.

example
معنی(example):

بیمار نشان‌دهنده نشانه‌های گسترش لنفانژیتیک عفونت بود.

مثال:

The patient showed signs of lymphangitic spread of the infection.

معنی(example):

علائم لنفانژیتیک می‌تواند نشانه یک مشکل جدی سلامتی باشد.

مثال:

Lymphangitic symptoms can signify a serious health issue.

معنی فارسی کلمه lymphangitic

: معنی lymphangitic به فارسی

مربوط به گسترش عفونت از طریق عروق لنفاوی.