معنی فارسی lymphoblastosis

B1

لنفوبلاستوز به حالتی اطلاق می‌شود که در آن تعداد لنفوبلاست‌ها در خون بالاتر از حد طبیعی است و می‌تواند نشانه‌ای از اختلالات خونی باشد.

A condition characterized by an excessive number of lymphoblasts, often indicating a blood disorder.

example
معنی(example):

لنفوبلاستوز شامل افزایش غیرطبیعی لنفوبلاست‌ها در خون است.

مثال:

Lymphoblastosis involves the abnormal increase of lymphoblasts in the blood.

معنی(example):

پس از آزمایش خون که سطوح بالای لنفوبلاست را نشان داد، بیمار با لنفوبلاستوز تشخیص داده شد.

مثال:

The patient was diagnosed with lymphoblastosis after blood tests revealed high lymphoblast levels.

معنی فارسی کلمه lymphoblastosis

: معنی lymphoblastosis به فارسی

لنفوبلاستوز به حالتی اطلاق می‌شود که در آن تعداد لنفوبلاست‌ها در خون بالاتر از حد طبیعی است و می‌تواند نشانه‌ای از اختلالات خونی باشد.