معنی فارسی lymphoidectomy

B2

عمل جراحی برای برداشتن بافت‌های لنفاوی که ممکن است شامل گره‌های لنفاوی باشد.

Surgical removal of lymphatic tissue, usually lymph nodes.

example
معنی(example):

یک لنفایدوکتومی برای برداشتن گره‌های لنفاوی متورم انجام شد.

مثال:

A lymphoidectomy was performed to remove the swollen lymph nodes.

معنی(example):

پزشکان گاهی اوقات لنفایدوکتومی را برای درمان سرطان توصیه می‌کنند.

مثال:

Doctors sometimes recommend lymphoidectomy for cancer treatment.

معنی فارسی کلمه lymphoidectomy

: معنی lymphoidectomy به فارسی

عمل جراحی برای برداشتن بافت‌های لنفاوی که ممکن است شامل گره‌های لنفاوی باشد.