معنی فارسی lymphomas

B2

انواع بیماری‌های سرطانی متعلق به دستگاه لنفاوی که می‌تواند به دو دسته عمده تقسیم شوند.

Cancers that originate in the lymphatic system, primarily affecting lymphocytes.

noun
معنی(noun):

A malignant tumor that arises in the lymph nodes or in other lymphoid tissue.

example
معنی(example):

لنفوم‌ها می‌توانند بر اساس ویژگی‌هایشان به انواع مختلف تقسیم شوند.

مثال:

Lymphomas can be classified into various types based on their characteristics.

معنی(example):

افرادی که به لنفوم‌ها تشخیص داده می‌شوند ممکن است نیاز به درمان گسترده‌ای داشته باشند.

مثال:

People diagnosed with lymphomas may require extensive treatment.

معنی فارسی کلمه lymphomas

: معنی lymphomas به فارسی

انواع بیماری‌های سرطانی متعلق به دستگاه لنفاوی که می‌تواند به دو دسته عمده تقسیم شوند.