معنی فارسی machine-stitched
B2ماشیندوزی، به فرایند دوختن با استفاده از دستگاههای اتوماتیک اشاره دارد که باعث افزایش سرعت و دقت در تولید میشود.
Sewn using a sewing machine, typically referring to a method that ensures uniformity and strength.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این لحاف به صورت ماشیندوزی شده برای دوام بیشتر است.
مثال:
The quilt is machine-stitched for durability.
معنی(example):
او پارچههای ماشیندوزی شده را به خاطر یکنواختی آنها ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers machine-stitched fabrics for their uniformity.
معنی فارسی کلمه machine-stitched
:
ماشیندوزی، به فرایند دوختن با استفاده از دستگاههای اتوماتیک اشاره دارد که باعث افزایش سرعت و دقت در تولید میشود.