معنی فارسی machineful
B1مجموعهای از ماشین یا قطعاتی که در یک بخش خاص از عملیات یا تولید استفاده میشوند.
A full load or amount of machinery or parts.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مجموعه کامل از قطعات به خط تولید رسید.
مثال:
A machineful of parts arrived at the production line.
معنی(example):
کارخانه یک مجموعه کامل از تجهیزات برای استفاده در آینده ذخیره کرد.
مثال:
The factory stored a machineful of equipment for future use.
معنی فارسی کلمه machineful
:
مجموعهای از ماشین یا قطعاتی که در یک بخش خاص از عملیات یا تولید استفاده میشوند.