معنی فارسی macronucleate
B2سلولهایی که دارای هسته بزرگتر و پر از کروموزومهای فعال هستند.
Having a large nucleus, typically found in specific types of cells.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سلولهای ماکرونوکلی یک سطح بالای فعالیت را نشان دادند.
مثال:
The macronucleate cells showed a high level of activity.
معنی(example):
دانشمندان ساختارهای ماکرونوکلی را در نمونه مشاهده کردند.
مثال:
Scientists observed macronucleate structures in the sample.
معنی فارسی کلمه macronucleate
:
سلولهایی که دارای هسته بزرگتر و پر از کروموزومهای فعال هستند.