معنی فارسی magazinable
B2قابل درج در مجله، یعنی میتوان آن را در مجلهای منتشر کرد.
Able to be included in a magazine or publication.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مورد قابل مقایسه است و میتواند به نمایش گذاشته شود.
مثال:
This item is magazinable and can be featured.
معنی(example):
این مفهوم قابل چاپ است و مناسب انتشار میباشد.
مثال:
The concept is magazinable, suitable for publication.
معنی فارسی کلمه magazinable
:
قابل درج در مجله، یعنی میتوان آن را در مجلهای منتشر کرد.