معنی فارسی magnetotherapy

B1

استفاده از میدان‌های مغناطیسی برای درمان بیماری‌ها و تسکین درد.

The use of magnetic fields for therapeutic purposes.

example
معنی(example):

مگنتوتراپی غالباً برای تسکین درد استفاده می‌شود.

مثال:

Magnetotherapy is often used for pain relief.

معنی(example):

برخی معتقدند که مگنتوتراپی می‌تواند فرآیندهای بهبودی را بهبود بخشد.

مثال:

Some people believe that magnetotherapy can improve healing processes.

معنی فارسی کلمه magnetotherapy

: معنی magnetotherapy به فارسی

استفاده از میدان‌های مغناطیسی برای درمان بیماری‌ها و تسکین درد.