معنی فارسی magnetotransmitter

B1

دستگاه‌هایی که اطلاعات را با استفاده از میدان‌های مغناطیسی انتقال می‌دهند.

Devices that transmit information using magnetic fields.

example
معنی(example):

یک مگنتورانتس می‌تواند داده‌ها را با استفاده از میدان‌های مغناطیسی ارسال کند.

مثال:

A magnetotransmitter can send data using magnetic fields.

معنی(example):

انتظارات می‌رود که فناوری مگنتورانتس جدید ارتباطات را بهبود بخشد.

مثال:

The new magnetotransmitter technology is expected to improve communication.

معنی فارسی کلمه magnetotransmitter

: معنی magnetotransmitter به فارسی

دستگاه‌هایی که اطلاعات را با استفاده از میدان‌های مغناطیسی انتقال می‌دهند.