معنی فارسی magnificentness
B1به معنی کیفیت یا وضعیت با شکوه و باشکوه، اغلب در توصیف چیزهای دوستی جالب و خیرهکننده استفاده میشود.
The quality of being magnificent; grandeur.
- NOUN
example
معنی(example):
شکوه و عظمت قصر بسیار الهامبخش بود.
مثال:
The magnificentness of the palace was awe-inspiring.
معنی(example):
همه از عظمت هنری که به نمایش گذاشته شده بود، تحسین کردند.
مثال:
Everyone admired the magnificentness of the art displayed.
معنی فارسی کلمه magnificentness
:
به معنی کیفیت یا وضعیت با شکوه و باشکوه، اغلب در توصیف چیزهای دوستی جالب و خیرهکننده استفاده میشود.