معنی فارسی magnifier
A2وسیلهای برای بزرگنمایی اشیاء کوچک، معمولاً به شکل یک لنز یا ابزار شفاف.
An optical instrument that makes small objects appear larger.
- NOUN
example
معنی(example):
من از یک ذرهبین استفاده کردم تا جزئیات کوچک در عکس را ببینم.
مثال:
I used a magnifier to see the small details in the photograph.
معنی(example):
یک ذرهبین میتواند به شما کمک کند تا متنهای کوچک را راحتتر بخوانید.
مثال:
A magnifier can help you read small print more easily.
معنی فارسی کلمه magnifier
:
وسیلهای برای بزرگنمایی اشیاء کوچک، معمولاً به شکل یک لنز یا ابزار شفاف.