معنی فارسی maintainable
B1قابل نگهداری به معنای قابلیت حفظ و مدیریت آسان است.
Capable of being maintained or sustained over time.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این طراحی در طولانیمدت بسیار قابل نگهداری است.
مثال:
This design is very maintainable over the long term.
معنی(example):
آنها راهحلهای قابل نگهداری را برای کاهش هزینههای آینده ترجیح میدهند.
مثال:
They prefer maintainable solutions to reduce future costs.
معنی فارسی کلمه maintainable
:
قابل نگهداری به معنای قابلیت حفظ و مدیریت آسان است.