معنی فارسی make a mess of

B1

به هم ریختن یا خراب کردن چیزی با بی دقتی یا بی توجهی است.

To do something poorly or cause disorder.

example
معنی(example):

او واقعاً پروژه را خراب کرد.

مثال:

He really made a mess of the project.

معنی(example):

اتاقت را به هم نریز.

مثال:

Don't make a mess of your room.

معنی فارسی کلمه make a mess of

: معنی make a mess of به فارسی

به هم ریختن یا خراب کردن چیزی با بی دقتی یا بی توجهی است.