معنی فارسی make a monkey out of someone

B2

از کسی یک میمون درست کردن، به معنای مسخره کردن یا دست کم گرفتن شخصی.

To make someone look foolish or to mock them.

example
معنی(example):

با فریب دادن من، از من یک میمون نسازید.

مثال:

Don't make a monkey out of me by tricking me.

معنی(example):

او احساس کرد که شوخی او را به سخره گرفته است.

مثال:

He felt the joke made a monkey out of him.

معنی فارسی کلمه make a monkey out of someone

: معنی make a monkey out of someone به فارسی

از کسی یک میمون درست کردن، به معنای مسخره کردن یا دست کم گرفتن شخصی.