معنی فارسی make a present of

B2

عبارتی به معنای هدیه دادن چیزی به کسی.

To give something as a gift to someone.

example
معنی(example):

من برنامه دارم که این کتاب را به او هدیه دهم.

مثال:

I plan to make a present of this book to her.

معنی(example):

آنها خدمات خود را برای این رویداد هدیه کردند.

مثال:

They made a present of their services for the event.

معنی فارسی کلمه make a present of

: معنی make a present of به فارسی

عبارتی به معنای هدیه دادن چیزی به کسی.