معنی فارسی make a row

B2

جنجال کردن، به معنای ایجاد سر و صدا یا دعوا به خاطر یک مسئله خاص.

To create a disturbance or fuss about something.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت بابت رفتار ناعادلانه جنجال کند.

مثال:

He decided to make a row about the unfair treatment.

معنی(example):

جنجال نکن؛ این به وضع موجود کمکی نخواهد کرد.

مثال:

Don't make a row; it won't help the situation.

معنی فارسی کلمه make a row

: معنی make a row به فارسی

جنجال کردن، به معنای ایجاد سر و صدا یا دعوا به خاطر یک مسئله خاص.