معنی فارسی make an end of
B1پایان دادن به یک موضوع یا عمل، به معنی گرفتن اقدام لازم برای خاتمه دادن.
To put an end to something or to conclude an activity.
- IDIOM
example
معنی(example):
ما باید به این بحث پایان دهیم.
مثال:
We need to make an end of this argument.
معنی(example):
زمان آن است که به این پروژه پایان دهیم.
مثال:
It's time to make an end of the project.
معنی فارسی کلمه make an end of
:
پایان دادن به یک موضوع یا عمل، به معنی گرفتن اقدام لازم برای خاتمه دادن.