معنی فارسی make great play of
B2متوجه اهمیت بیشتری دادن به چیزی، بهویژه در مقایسه با واقعیت.
To emphasize or exaggerate the importance of something.
- IDIOM
example
معنی(example):
او در مهمانی به دستاوردهایش اشاره زیادی کرد.
مثال:
She made great play of her achievements at the party.
معنی(example):
او معمولاً برای کارهای ساده بزرگنمایی میکند.
مثال:
He tends to make great play of simple tasks.
معنی فارسی کلمه make great play of
:
متوجه اهمیت بیشتری دادن به چیزی، بهویژه در مقایسه با واقعیت.