معنی فارسی make hard work of
B1ساختن کار سخت، به معنای پیچیده کردن کارهایی است که میتوانند ساده باشند.
To complicate tasks that are normally easy.
- IDIOM
example
معنی(example):
او کارهای ساده را سخت میکند.
مثال:
He makes hard work of simple tasks.
معنی(example):
او تمایل دارد کارهای دشواری برای برنامهریزی رویدادها انجام دهد.
مثال:
She tends to make hard work of planning events.
معنی فارسی کلمه make hard work of
:
ساختن کار سخت، به معنای پیچیده کردن کارهایی است که میتوانند ساده باشند.