معنی فارسی make-sense

دستورات یا توضیحات واضح و قابل فهم که افکار یا ایده‌ها را روشن می‌کنند.

to be clear and easy to understand

general
مثال:

This last paragraph doesn’t make any sense.

example
معنی(example):

دستورالعمل‌ها برای من معنا دارند.

مثال:

The instructions make sense to me.

معنی(example):

توضیح او منطقی است.

مثال:

His explanation makes sense.

معنی فارسی کلمه make-sense

:

دستورات یا توضیحات واضح و قابل فهم که افکار یا ایده‌ها را روشن می‌کنند.