معنی فارسی makeable
B2قابل انجام، به معنای اینکه میتوان چیزی را با تلاش کافی به ثمر رساند.
Able to be made or accomplished; feasible.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کار چالشبرانگیز است، اما با تلاش هنوز قابل انجام است.
مثال:
The task is challenging, but it is still makeable with effort.
معنی(example):
آنها معتقدند که طرح در زمانبندی معین قابل انجام است.
مثال:
They believe the plan is makeable within the given timeframe.
معنی فارسی کلمه makeable
:
قابل انجام، به معنای اینکه میتوان چیزی را با تلاش کافی به ثمر رساند.