معنی فارسی maldeveloped

B1

توسعه نا مناسب یا ناکافی یک منطقه یا جامعه.

Improper or insufficient development of an area or community.

example
معنی(example):

این منطقه به‌طرز نادرستی توسعه یافته و فاقد زیرساخت‌ها بود.

مثال:

The region was maldeveloped and lacked infrastructure.

معنی(example):

مناطق شهری به‌طرز نادرستی توسعه یافته معمولاً با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند.

مثال:

Maldeveloped urban areas often struggle with poverty.

معنی فارسی کلمه maldeveloped

: معنی maldeveloped به فارسی

توسعه نا مناسب یا ناکافی یک منطقه یا جامعه.