معنی فارسی maline
B1در اینجا به معنای خاصی از نوع یا طعم، معمولاً در مورد غذاها و هنری کلمات به کار میرود.
Refers to a specific quality or flavor, often used in the context of food or art.
- NOUN
example
معنی(example):
ملین پنیر طعم منحصر به فردی اضافه کرد.
مثال:
The maline of the cheese added a unique flavor.
معنی(example):
او از تأثیر ملین در آثار هنری خود ستایش کرد.
مثال:
She admired the maline effect in her artwork.
معنی فارسی کلمه maline
:
در اینجا به معنای خاصی از نوع یا طعم، معمولاً در مورد غذاها و هنری کلمات به کار میرود.