معنی فارسی malinfluence

B1

تأثیر منفی یا بد بر کسی یا چیزی که باعث رفتارهای ناخواسته می‌شود.

A negative influence that affects someone's behavior or choices.

example
معنی(example):

تأثیر منفی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند عمیق باشد.

مثال:

The malinfluence of social media can be profound.

معنی(example):

او از تأثیر منفی که نظرات منفی می‌توانند داشته باشند آگاه بود.

مثال:

She was aware of the malinfluence that negative comments could have.

معنی فارسی کلمه malinfluence

: معنی malinfluence به فارسی

تأثیر منفی یا بد بر کسی یا چیزی که باعث رفتارهای ناخواسته می‌شود.