معنی فارسی malmed
B1مالمد به معنی زخمی کردن یا آسیب رساندن به پوست است.
To harm or injure through a rough or abrasive action.
- VERB
example
معنی(example):
او در حین برش سبزیجات دستش را مالمد.
مثال:
He malmed his hand while cutting vegetables.
معنی(example):
کارگر پس از حادثه انگشتان مالمدی داشت.
مثال:
The worker had malmed fingers after the accident.
معنی فارسی کلمه malmed
:
مالمد به معنی زخمی کردن یا آسیب رساندن به پوست است.