معنی فارسی malpractitioner

B1

عملگر نادرست، پزشکی که به دلیل رفتارهای غیرقانونی یا غیراخلاقی مجوز کار خود را از دست می‌دهد.

A practitioner who violates professional standards or laws.

example
معنی(example):

عملگر نادرست پس از این حادثه مجوز پزشکی خود را از دست داد.

مثال:

The malpractitioner lost his medical license after the incident.

معنی(example):

یک عملگر نادرست می‌تواند با عواقب قانونی جدی روبرو شود.

مثال:

A malpractitioner can face serious legal consequences.

معنی فارسی کلمه malpractitioner

: معنی malpractitioner به فارسی

عملگر نادرست، پزشکی که به دلیل رفتارهای غیرقانونی یا غیراخلاقی مجوز کار خود را از دست می‌دهد.