معنی فارسی malproportion
B1مالپروپوشن، عدم تناسب در اندازه یا نسبت اجزا در یک چیز.
An imbalance or incorrect ratio of proportions in an object or artwork.
- NOUN
example
معنی(example):
رنگهای نقاشی تناسب نادرستی نشان میداد که آن را کمتر جذاب کرده بود.
مثال:
The painting's colors showed a malproportion that made it less appealing.
معنی(example):
تناسب نادرست در طراحی میتواند تأثیر کلی را خراب کند.
مثال:
A malproportion in the design can ruin the overall effect.
معنی فارسی کلمه malproportion
:
مالپروپوشن، عدم تناسب در اندازه یا نسبت اجزا در یک چیز.