معنی فارسی mammalogy

B2

شاهان پستانداران، علم مطالعه پستانداران و رفتار آنها.

The branch of science concerned with the study of mammals.

noun
معنی(noun):

The study of mammals.

example
معنی(example):

مادرید شناسی، مطالعه پستانداران است.

مثال:

Mammalogy is the study of mammals.

معنی(example):

او می‌خواهد در دانشگاه به تخصص در مادرید شناسی بپردازد.

مثال:

She wants to specialize in mammalogy at university.

معنی فارسی کلمه mammalogy

: معنی mammalogy به فارسی

شاهان پستانداران، علم مطالعه پستانداران و رفتار آنها.