معنی فارسی mammiform

B1

مَمْنَفور به اشکالی اطلاق می‌شود که شبیه به بدن پستانداران هستند.

Resembling or having the shape of a mammal.

example
معنی(example):

شکل مَمْنَفور ریشه‌های درخت شبیه به بدن یک حیوان است.

مثال:

The mammiform shape of the tree roots resembles an animal's body.

معنی(example):

ویژگی‌های مَمْنَفور در سنگ‌ها می‌تواند گاهی نشان‌دهنده زندگی باستانی باشد.

مثال:

Mammiform features in rocks can sometimes indicate ancient life.

معنی فارسی کلمه mammiform

: معنی mammiform به فارسی

مَمْنَفور به اشکالی اطلاق می‌شود که شبیه به بدن پستانداران هستند.