معنی فارسی mammilate
B1مَمْنِلات به ویژگیهایی اطلاق میشود که در سطح زیستی موجودات پستاندار وجود دارد.
Characterized by having mammiform structures, particularly in biological contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای بیولوژیکی مَمْنِلات بر روی سطح جذاب هستند.
مثال:
The biologically mammilate features on the surface are fascinating.
معنی(example):
ساختارهای مَمْنِلات در برخی از قارچها میتوانند استراتژیهای تولید مثلی منحصربهفردی را نشان دهند.
مثال:
Mammilate structures in certain fungi can show unique reproductive strategies.
معنی فارسی کلمه mammilate
:
مَمْنِلات به ویژگیهایی اطلاق میشود که در سطح زیستی موجودات پستاندار وجود دارد.