معنی فارسی mammoniacal

B1

مامونی، صفتی که در توصیف رفتار مادی‌گرایانه استفاده می‌شود.

Relating to or characterized by excessive greed for riches.

example
معنی(example):

نگرش مامونی او همکارانش را بیگانه کرد.

مثال:

His mammoniacal attitude alienated his colleagues.

معنی(example):

او به روشی مامونی صحبت کرد که دیگران را ناراحت کرد.

مثال:

She spoke in a mammoniacal tone that made others uncomfortable.

معنی فارسی کلمه mammoniacal

: معنی mammoniacal به فارسی

مامونی، صفتی که در توصیف رفتار مادی‌گرایانه استفاده می‌شود.