معنی فارسی mammonish

B1

مامونی، افرادی که تمرکز زیادی بر روی ثروت و مادیات دارند.

Inclined to show or express excessive materialism.

example
معنی(example):

روش‌های مامونی او به زندگی تنهایی منجر شد.

مثال:

His mammonish ways led to a lonely existence.

معنی(example):

آنها اولویت‌های مامونی او را نسبت به روابط انتقاد کردند.

مثال:

They criticized her mammonish priorities over relationships.

معنی فارسی کلمه mammonish

: معنی mammonish به فارسی

مامونی، افرادی که تمرکز زیادی بر روی ثروت و مادیات دارند.