معنی فارسی managerially
B2به شیوهای که مدیریت میشود، یعنی توجه به مسائل و چالشها از نقطه نظر مدیریتی.
In a manner that relates to management or the principles of management.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شکل مدیریتی به مشکل نزدیک شد تا بهترین نتیجه را بدست آورد.
مثال:
She approached the problem managerially to ensure the best outcome.
معنی(example):
از لحاظ مدیریتی، مهم است که دینامیکهای تیم بهخوبی مدیریت شود.
مثال:
Managerially, it is important to address team dynamics effectively.
معنی فارسی کلمه managerially
:
به شیوهای که مدیریت میشود، یعنی توجه به مسائل و چالشها از نقطه نظر مدیریتی.