معنی فارسی mandatum

C1

حکم، توجه به دلیلی که به کسی اجازه می‌دهد تا کاری را انجام دهد.

An official order to perform a certain task or duty.

example
معنی(example):

این حکم به آنها اجازه داد تا به پروژه ادامه دهند.

مثال:

The mandatum allowed them to proceed with the project.

معنی(example):

او یک حکم برای مدیریت منابع مالی دریافت کرد.

مثال:

He received a mandatum to manage the funds.

معنی فارسی کلمه mandatum

: معنی mandatum به فارسی

حکم، توجه به دلیلی که به کسی اجازه می‌دهد تا کاری را انجام دهد.