معنی فارسی maneuvre
B2عملی که شامل حرکت هدفمند یا تغییر وضعیتی در یک موقعیت خاص است.
A movement or series of moves requiring skill and care.
- NOUN
example
معنی(example):
ژنرال یک مانور تاکتیکی طراحی کرد تا دشمن را فریب دهد.
مثال:
The general planned a tactical maneuver to outsmart the enemy.
معنی(example):
او مجبور بود دوچرخه را از خیابانهای شلوغ عبور دهد.
مثال:
She had to maneuver the bike through the crowded streets.
معنی فارسی کلمه maneuvre
:
عملی که شامل حرکت هدفمند یا تغییر وضعیتی در یک موقعیت خاص است.