معنی فارسی manhoods

B1

به معنای دوره یا حالت بزرگسالی و مسئولیت‌های مرتبط با آن در زندگی مردان.

The state or condition of being an adult male, including the associated responsibilities.

example
معنی(example):

او درباره مسئولیت‌هایی که با بزرگسالی مردانه همراه است صحبت کرد.

مثال:

He talked about the responsibilities that come with manhoods.

معنی(example):

بررسی فرهنگ‌های مختلف می‌تواند به درک بزرگسالی‌های متفاوت مردانه کمک کند.

مثال:

Exploring different cultures can help understand diverse manhoods.

معنی فارسی کلمه manhoods

: معنی manhoods به فارسی

به معنای دوره یا حالت بزرگسالی و مسئولیت‌های مرتبط با آن در زندگی مردان.