معنی فارسی manically

B1

به طور شدید و هیجان‌زده، به معنای صرف انرژی زیاد در یک فعالیت.

In a frenzied or excessively enthusiastic manner.

example
معنی(example):

او به‌طور دیوانه‌وار کار کرد تا ضرب‌الاجل را رعایت کند.

مثال:

She worked manically to meet the deadline.

معنی(example):

او در طول مهمانی به‌طور دیوانه‌وار خندید و فضایی پر انرژی ایجاد کرد.

مثال:

He laughed manically during the party, creating an energetic atmosphere.

معنی فارسی کلمه manically

: معنی manically به فارسی

به طور شدید و هیجان‌زده، به معنای صرف انرژی زیاد در یک فعالیت.