معنی فارسی manifoldwise

B1

به شیوه‌های متعدد و متنوع، از زوایای مختلف.

In a manner that encompasses multiple aspects or directions.

example
معنی(example):

مهندس به درستی از زوایای مختلف به مشکل نزدیک شد.

مثال:

The engineer approached the problem manifoldwise.

معنی(example):

نرم‌افزار می‌تواند به‌طور چندگانه پیکربندی شود تا نیازهای مختلف را برآورده کند.

مثال:

The software can be configured manifoldwise to suit various needs.

معنی فارسی کلمه manifoldwise

: معنی manifoldwise به فارسی

به شیوه‌های متعدد و متنوع، از زوایای مختلف.