معنی فارسی mansioned
B1به ناحیه یا فضایی اشاره میکند که دارای خانههای بزرگ و لوکس است.
Referring to an area characterized by large and luxurious residences.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
Nاحیه جدید مَنسون شده بازدیدکنندگان زیادی را جذب کرد.
مثال:
The newly mansioned area attracted many visitors.
معنی(example):
در محله مَنسون شده، خانهها بسیار با فضای زیادی هستند.
مثال:
In the mansioned neighborhood, homes are quite spacious.
معنی فارسی کلمه mansioned
:
به ناحیه یا فضایی اشاره میکند که دارای خانههای بزرگ و لوکس است.