معنی فارسی mantically
B1در زمینه فلسفه و زبانشناسی، به معنای مرتبط و متصل بودن به مفهومی دیگر است.
Pertaining to the study of divination or prophecy.
- OTHER
example
معنی(example):
این مفهوم به طور مانتیک به ایدهی سرنوشت مرتبط بود.
مثال:
The concept was mantically connected to the idea of fate.
معنی(example):
در فلسفه، بررسی ایدهها بهطور مانتیک چشماندازهای جدیدی را باز میکند.
مثال:
In philosophy, mantically exploring ideas opens up new perspectives.
معنی فارسی کلمه mantically
:
در زمینه فلسفه و زبانشناسی، به معنای مرتبط و متصل بودن به مفهومی دیگر است.