معنی فارسی manty
B1نوعی پوشش نرم و راحت که معمولاً برای گرم نگه داشتن بدن استفاده میشود.
A soft and comfortable garment typically worn for warmth.
- NOUN
example
معنی(example):
من عاشق پوشیدن مانتی در شبهای سرد هستم.
مثال:
I love wearing a manty on chilly evenings.
معنی(example):
او مانتی را دور خود پیچید وقتی که به بیرون رفت.
مثال:
She wrapped the manty around herself as she stepped outside.
معنی فارسی کلمه manty
:
نوعی پوشش نرم و راحت که معمولاً برای گرم نگه داشتن بدن استفاده میشود.