معنی فارسی manuductory

B1

معرفی و توضیح اولیه برای درک بهتر یک موضوع یا مفهوم.

Serving as a guide or introduction to a subject.

example
معنی(example):

معلم یک مرور جامع درباره موضوع ارائه داد.

مثال:

The teacher provided a manuductory overview of the subject.

معنی(example):

یک متن راهنما به درک ایده‌های پیچیده کمک می‌کند.

مثال:

A manuductory text helps introduce complex ideas.

معنی فارسی کلمه manuductory

: معنی manuductory به فارسی

معرفی و توضیح اولیه برای درک بهتر یک موضوع یا مفهوم.