معنی فارسی manuever

B1

حرکت دادن یا جهت‌دهی به چیزی به طور دقیق یا با دقت.

To move skillfully or carefully.

example
معنی(example):

ماشین مجبور شد در ترافیک حرکت کند.

مثال:

The car had to maneuver through the traffic.

معنی(example):

او توانست قایق را به دقت حرکت دهد.

مثال:

He was able to maneuver the boat carefully.

معنی فارسی کلمه manuever

: معنی manuever به فارسی

حرکت دادن یا جهت‌دهی به چیزی به طور دقیق یا با دقت.