معنی فارسی manueverable
B2قابلیت حرکت و چرخش آسان در فضاهای محدود.
Able to be moved or directed easily.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این وسیله نقلیه کوچک بسیار قابل حرکت است.
مثال:
This small vehicle is very maneuverable.
معنی(example):
کشتیهای قابل حرکت میتوانند در فضاهای تنگ حرکت کنند.
مثال:
Maneuverable ships can navigate through tight spaces.
معنی فارسی کلمه manueverable
:
قابلیت حرکت و چرخش آسان در فضاهای محدود.