معنی فارسی manumit

B2 /mænjʊˈmɪt/

آزاد کردن یک برده یا شخص وابسته از بندگی.

To free from slavery; to release from bondage.

verb
معنی(verb):

To release from slavery, to free.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که بردگانش را به عنوان نشانه‌ای از حسن نیت آزاد کند.

مثال:

She decided to manumit her slaves as a sign of goodwill.

معنی(example):

آزاد کردن یک برده به معنای آزاد کردن او به طور قانونی است.

مثال:

To manumit a slave is to set them free legally.

معنی فارسی کلمه manumit

: معنی manumit به فارسی

آزاد کردن یک برده یا شخص وابسته از بندگی.