معنی فارسی manwards
B2به سمت مردان، در راستای حضور مردان یا اجتماعی از مردان.
In the direction of men; toward men or a male group.
- ADVERB
example
معنی(example):
وقتی خورشید غروب کرد، آنها در طول مسیر به سمت مردان راه رفتند.
مثال:
As the sun set, they walked manwards along the path.
معنی(example):
گروه به سمت مردان رفتند تا روستای قدیمی را کشف کنند.
مثال:
The group headed manwards to explore the old village.
معنی فارسی کلمه manwards
:
به سمت مردان، در راستای حضور مردان یا اجتماعی از مردان.