معنی فارسی many-faceted

B2

چندوجهی، به چیزی اطلاق می‌شود که دارای جنبه‌ها یا ابعاد چندگانه است.

Having many aspects or facets.

example
معنی(example):

استعدادهای چندوجهی او شامل خوانندگی، نقاشی و نوشتن است.

مثال:

Her many-faceted talents include singing, painting, and writing.

معنی(example):

مسئله چندوجهی نیاز به نظرات کارشناسان مختلف دارد.

مثال:

The many-faceted issue requires input from various experts.

معنی فارسی کلمه many-faceted

: معنی many-faceted به فارسی

چندوجهی، به چیزی اطلاق می‌شود که دارای جنبه‌ها یا ابعاد چندگانه است.