معنی فارسی maray

B1

مکان یا محلی که به خصوص برای عبادت یا آرامش در نظر گرفته شده است.

A sanctuary or place of worship; a site for religious activities.

example
معنی(example):

آنها برنامه‌ریزی کردند که پس از جشن به مَرا ببرند.

مثال:

They planned to visit the maray after the festival.

معنی(example):

مَرا پر از گل‌های زیبا بود.

مثال:

The maray was filled with beautiful flowers.

معنی فارسی کلمه maray

: معنی maray به فارسی

مکان یا محلی که به خصوص برای عبادت یا آرامش در نظر گرفته شده است.