معنی فارسی marchlands
B2زمینی که در نزدیکی مرز یا بین دو ناحیه قرار دارد و معمولاً با ویژگی‌های خاص جغرافیایی همراه است.
Borderland areas, particularly regions that are transitional or disputed.
- noun
noun
معنی(noun):
(history) Land comprising the marches of a territory; borderland.
example
معنی(example):
سرزمین‌های مرزی به خاطر حیات وحش غنی خود شناخته می‌شوند.
مثال:
The marchlands are known for their rich wildlife.
معنی(example):
کشاورزان برای نسل‌ها در سرزمین‌های مرزی زندگی کرده‌اند.
مثال:
Farmers have lived in the marchlands for generations.
معنی فارسی کلمه marchlands
:
زمینی که در نزدیکی مرز یا بین دو ناحیه قرار دارد و معمولاً با ویژگی‌های خاص جغرافیایی همراه است.
